آمد محضر آیت الله حق شناس رحمه الله علیه، ناراحت و سراسیمه که: حاج آقا چله معروف حاجتروایی زیارت عاشورا را خواندم اما حاجتم روا نشد. آیت الله حق شناس که چشم برزخی اش زبانزد خاص و عام بود و باطن آدمها را می شناخت، بغضش ترکید و گفت: حاجتت به مرز اجابت رسیده بود، فلان گناه را که مرتکب شدی، قصه عوض شد.

گناه. گناه. گناه. این لعنتی حال دلمان را خراب می کند، نعمت مان را منهدم می گرداند، قلب امام زمان مان را می شکند، حاجتروا شدن مان را به تاخیر می اندازد و مسیر خوشبختی مان را مسدود می کند.

 

امان از ما. محبت دنیا چه بر سرمان آورده؟ دلهایمان چقدر زنگار گرفته است که نسبت به غیبت امام زمان مان بی اعتناییم؟

گناهانمان قلب مقدس امام زمان را می شکند و ما هنوز از خجالت نمرده ایم.

با همه این ها، با همه ی این بی مهری های ما نسبت به حضرت ولی عصر ارواحنافداه، آن بزرگوار هرشب در قنوت نماز شب هایش برایمان دعا می کند. اصلا آقای غریبمان هر جا که می روند، از کربلا گرفته تا مشهد و مدینه و نجف و سامرا و. ابتدا برای شیعیانش دعا می کند.

 

ایشان به یاد ما هستند و ما.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها